ژفت
لغتنامه دهخدا
ژفت . [ ژَ ] (ص ) تناور. (آنندراج ). فربه . || لاغر. (آنندراج ). نحیف (از لغات اضداد است ) :
برو بزیر رکابش چو اسب تازی چست
مباش در ره حکمش چو گاو کاهل ژفت .
برو بزیر رکابش چو اسب تازی چست
مباش در ره حکمش چو گاو کاهل ژفت .
؟ (از شعوری ).