ژاوژا
لغتنامه دهخدا
ژاوژا. [ ژَ ] (اِ) ژاوَژا. خارپشت :
روز دگر چو شعر تقاضای من شنید
سر درکشید همچو ژَاُوژاز ترس و بیم .
رجوع به ژیژ شود.
روز دگر چو شعر تقاضای من شنید
سر درکشید همچو ژَاُوژاز ترس و بیم .
عمادالدین یوسف (از فرهنگ نظام ).
رجوع به ژیژ شود.