چکار
لغتنامه دهخدا
چکار. [ چ ِ ] (مرکب از چه (ادات استفهام )+ کار) کدام کار. (ناظم الاطباء). چه رسد. چه افتاده :
با ملک چه کار است فلان را و فلان را
خرس از در گلشن نه و خوک از در گلزار.
نه قاضیم نه مدرس نه محتسب نه فقیه
مرا چکار که منع شرابخواره کنم .
با ملک چه کار است فلان را و فلان را
خرس از در گلشن نه و خوک از در گلزار.
منوچهری .
نه قاضیم نه مدرس نه محتسب نه فقیه
مرا چکار که منع شرابخواره کنم .
(منسوب به حافظ).