چوبگونلغتنامه دهخداچوبگون . (ص مرکب ) مانند چوب . مثل چوب . بر سان چوب . همانند چوب : بتراشه ٔ چوب آن را استوار کرده و رنگ چوبگون کرده تا بجای نیارند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 537).