چلیپا سوختن
لغتنامه دهخدا
چلیپا سوختن . [ چ َ ت َ ] (مص مرکب ) سوختن خاج و صلیب . آتش زدن صلیب و خاج . || ظاهراً کنایه از مخالفت کردن با دین مسیح و اظهار دشمنی با ترسایان و مسیحیان :
در هری این ساحری دیدی به ترک و روم شو
تا چلیپا سوختن بینی تو در چین و خزر.
رجوع به چلیپا شود.
در هری این ساحری دیدی به ترک و روم شو
تا چلیپا سوختن بینی تو در چین و خزر.
سنائی .
رجوع به چلیپا شود.