چلسه
لغتنامه دهخدا
چلسه . [ چ َ س َ ] (ص )خُرد. (صحاح الفرس ). کوچک . مقابل بزرگ :
بنشست و یکی کاغذک چلسه برون کرد
حاصل شده از کدیه به جو جو نه به مثقال .
بنشست و یکی کاغذک چلسه برون کرد
حاصل شده از کدیه به جو جو نه به مثقال .
انوری (از صحاح الفرس ).