چشمه ٔ شیر
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ شیر. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جوی شیر که در بهشت است . نهری از لبن در بهشت :
خداوند جوی و می و انگین
همان چشمه ٔ شیر و ماء معین .
|| کنایه است از برجی از بروج دوازده گانه . کنایه از برج اسد است :
چو برزد سر از چشمه ٔ شیر شید
جهان گشت چون روی رومی سپید.
|| کنایه است از پستان معشوق . (مجموعه ٔ مترادفات ص 77).
خداوند جوی و می و انگین
همان چشمه ٔ شیر و ماء معین .
فردوسی .
|| کنایه است از برجی از بروج دوازده گانه . کنایه از برج اسد است :
چو برزد سر از چشمه ٔ شیر شید
جهان گشت چون روی رومی سپید.
فردوسی .
|| کنایه است از پستان معشوق . (مجموعه ٔ مترادفات ص 77).