ترجمه مقاله

چزده

لغت‌نامه دهخدا

چزده . [ چ َ دَ / دِ ] (اِ) بمعنی چزدره است که جزغاله باشد، یعنی دنبه و پیه ریزه کرده ٔ بریان شده . (برهان ). دنبه و پیه ریزه کرده ٔ بریان شده ، که جزغاله نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). پاره های دنبه و پیه بریان کرده ٔ روغن گرفته . (ناظم الاطباء). چزدره . جزغال . جزدر. جزغاله . جز. دنبه ٔ برشته شده بروغن خودش که بر روی آش ریزند. پیه و دنبه ٔ گداخته . رجوع به چزده و جز و جزدر و جزغال و جزغاله شود.
ترجمه مقاله