چرم کمر
لغتنامه دهخدا
چرم کمر. [ چ َ م ِک َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) میان بند چرمین . کمربند چرمی . تسمه ٔ چرمین که بر کمر بندند :
سنان اندر آمد به چرم کمر
به ببر بیان بر نبد کارگر.
رجوع به چرم شود.
سنان اندر آمد به چرم کمر
به ببر بیان بر نبد کارگر.
فردوسی .
رجوع به چرم شود.