چارمنگللغتنامه دهخداچارمنگل . [ م َ گ َ ] (اِ مرکب ) کسی که قولنج کند و از حرکت بیفتد، گویند چارمنگل مانده است یعنی یارای حرکت بهیچ سوی ندارد. (لهجه ٔ قزوین ).