چارفرسلغتنامه دهخداچارفرس . [ ف َ رَ ] (اِ مرکب ) چارعنصر. (حاشیه ٔ لیلی و مجنون چ وحید) : آنگه شود این گره گشاده کز چارفرس شوی پیاده .نظامی (لیلی و مجنون ).