پیش کوس
لغتنامه دهخدا
پیش کوس . (اِ مرکب ) گمان میکنم در بیت ذیل بمعنی مقدمه ٔ سپاه باشد، پیش صف ؟ یا پیش حمله ؟ (یادداشت بخط مؤلف ) :
نگهبان ایشان همی بود ریو
که بودی دلیر و هشیوار و نیو
بگاه نبرد او بدی پیش کوس
نگهبان گردان و داماد طوس .
نگهبان ایشان همی بود ریو
که بودی دلیر و هشیوار و نیو
بگاه نبرد او بدی پیش کوس
نگهبان گردان و داماد طوس .
فردوسی .