پیش شاخ
لغتنامه دهخدا
پیش شاخ . (اِ مرکب ) جامه ای بود مانند فرجی که پیش آن باز باشد و اکثر و اغلب زنان پوشند. (جهانگیری ). جامه ٔ پیش گشوده . جامه ٔ پیش بازی چون نیم تنه . فرجی و جامه ٔ پیش باز را گویند که بیشتر زنان پوشند. (برهان ). جامه که پیش دامن آن باز باشد. (انجمن آرا) :
آن پیش شاخ شرب (؟) چه شوخست در نظر
گویند کان درخت گل از گلستان کیست .
در پیش شاخ آمدم از دگمه ها به یاد
چون غنچه جلوه داد بر اطراف جویبار.
آن پیش شاخ شرب (؟) چه شوخست در نظر
گویند کان درخت گل از گلستان کیست .
نظام قاری (دیوان البسه ).
در پیش شاخ آمدم از دگمه ها به یاد
چون غنچه جلوه داد بر اطراف جویبار.
نظام قاری (دیوان البسه چ استانبول ص 46).