پیروزجنگیلغتنامه دهخداپیروزجنگی . [ ج َ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی پیروزجنگ : چو در جنگ پیروزیش دیده بودز پیروزجنگیش ترسیده بود.نظامی .