پند
لغتنامه دهخدا
پند. [ پ َ ] (اِ) نشستگاه را گویند و به عربی مقعد خوانند. (برهان قاطع). دُبُر (پندی کنایه از امرد است ) :
پند و نره ٔ حامدی آن کشته مفاجا
بر... نجوم آژخ بر خایه ٔ طب فنج .
پند و نره ٔ حامدی آن کشته مفاجا
بر... نجوم آژخ بر خایه ٔ طب فنج .
سیف اسفرنگ (از جهانگیری ).