ترجمه مقاله

پناخسرو

لغت‌نامه دهخدا

پناخسرو. [ پ َ خ ُ رَ ] (اِخ ) پناه خسرو. فناخسرو معرّب آن است ، نام عضدالدوله ابو شجاع بن رکن الدوله امیر آل بویه که در پنجم ذوالقعده سال 324 هَ . ق . (24 سپتامبر 936 م .) در اصفهان متولد شد و در هشتم شوال سال 372 (26 مارس 983) در بغدادوفات کرد نام پناه خسرو در سلسله ٔ آل بویه مکرر شده است ولی اغلب مراد ابوشجاع عضدالدوله است . رجوع به عضدالدوله پناه خسرو و ابوشجاع بن حسن رکن الدوله شود : و پناه خسرو ایشان را [ بلوچانرا ] بکشت بحیلتهای گوناگون . (حدود العالم ). فخرالدوله برادر پناه خسرو آنگاه که بگریخت و بنشابور آمد. (نوروزنامه ).
من آن اوج گردون پناخسروم
که در خانه می آیم و میروم .

نظامی .


مرا کز دست خسرو نقل و جام است
نه کیخسرو پناخسرو غلام است .

نظامی (خسرو و شیرین ).


ترجمه مقاله