ترجمه مقاله

پریدوش

لغت‌نامه دهخدا

پریدوش . [ پ َ ] (ق مرکب ) شب پیش از دوش . پریشب . این لفظ قیاساً باید چنین باشد. مرکب از دو جزء پری و دوش اما در فرهنگها پرندوش است و پریدوش دیده نشده است . مرحوم ادیب پیشاوری راست :
پریدوش چون جنبش چرخ سنج
بود پنجمین نوبت از هفت و پنج .
ترجمه مقاله