پردخت بودنلغتنامه دهخداپردخت بودن . [ پ َ دَ دَ ] (مص مرکب ) تهی بودن . خالی بودن : مبادا ز تو تخت پردخت و گاه همین نامور خسروانی کلاه .فردوسی .