پای آگیش
لغتنامه دهخدا
پای آگیش . (اِمص مرکب ) آویختن بود بچیزی . (صحاح الفرس ). || (نف مرکب ) آنکه بپای آویزد. آنکه بپای پیچد. پای آویز. پای آهنج . پای پیچ . || مجازاً، ناگزیر. محتوم :
توشه ٔ جان خویش ازو بردار
پیش کایدت مرگ پای آگیش .
توشه ٔ جان خویش ازو بردار
پیش کایدت مرگ پای آگیش .
رودکی .