پالیزگاهلغتنامه دهخداپالیزگاه . (اِ مرکب )جالیز.فالیز.پالیز. پالیززار. مِبطخه : مگر دیوانه ای می شد براهی سر خر دید در پالیزگاهی .عطار (از اسرارنامه ).