ترجمه مقاله

وکف

لغت‌نامه دهخدا

وکف . [ وَ ک َ ] (ع مص ) خمیدن و میل کردن . || ستم کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || عیبناک شدن . || بزه مند گردیدن . (منتهی الارب ). گناه کردن . (اقرب الموارد). || سست گشتن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله