ترجمه مقاله

ومد

لغت‌نامه دهخدا

ومد. [ وَ م َ ] (ع اِ) گرمای سخت یا گرمای سخت مع ایستادگی باد یا تری و خنکی که در شدت گرما از طرف دریا آید، یا سختی گرمای شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ومدة. (منتهی الارب ). سختی گرمای شب . (اقرب الموارد). || خشم . || (مص )به خشم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خشم گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ): ومد علیه غضب . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله