ترجمه مقاله

وجور

لغت‌نامه دهخدا

وجور. [ وَ / وُ ] (ع اِ) داروی در دهن ریختنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).داروی رقیق که در حلق ریزند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). هر دارو که به دهان طفل یا مریض ریزند آنگاه که تناول آن ممکن نگردد. (از بحر الجواهر) (زمخشری ). دارو که به دهن فروریزند. ج ، وجورات . || سخن ناپسند و شنوائی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله