هککلغتنامه دهخداهکک . [ هَُ ک َ ] (اِ) به معنی هکچه که جستن گلوباشد، و به عربی فواق خوانند. (برهان ) : زآب سنان به سینه ٔ دشمن فرونشان چون زامتلای خون دل او را هکک بود.امیرخسرو.