ترجمه مقاله

همونه

لغت‌نامه دهخدا

همونه . [ ] (اِخ ) شهری است در نزدیکی وادی جمهور که در حوالی آن استخوان را دفن میکردند. (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله