هروم
لغتنامه دهخدا
هروم . [ هََ ] (اِخ ) نام شهر زنان و بعضی گویند نام شهری است که در این زمان بردع می گویندش . (برهان ) :
هرومش لقب بود از آغاز کار
کنون بردعش خواند آموزگار.
رج-وع به ب-ردع شود.
هرومش لقب بود از آغاز کار
کنون بردعش خواند آموزگار.
نظامی .
رج-وع به ب-ردع شود.