هرزه مرس
لغتنامه دهخدا
هرزه مرس . [ هََ زَ / زِ م َ رَ ] (ص مرکب ) سگ هرزه گرد که بیهوده گردش میکند. (ناظم الاطباء). سگ ولگرد و قلاده بریده . در این ترکیب مرس ریسمانی است که به گردن اندازند :
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را
این سگ هرزه مرس چند دواند ما را.
آرزو چند به هر سوی کشاند ما را
این سگ هرزه مرس چند دواند ما را.
صائب .