ترجمه مقاله

هبةا

لغت‌نامه دهخدا

هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین بن علاف شیرازی ، مکنی به ابوبکر، نحوی و شاعر و ادیب فاضل و در علوم عصر خود وارد بود.وی بخراسان و ماوراءالنهر سفر کرد. از حمادبن مدرک و غیره حدیث شنید و حافظ ابوعبداﷲبن حاکم از وی استماع حدیث کرد و نام وی را در تاریخ نیشابور آورده است . هبةاﷲ در سال 377 در شیراز وفات یافت . عمرش از نودمتجاوز بود و مویش سپید نشده بود. از اشعار اوست :
الام و فیم یظلمنی شبابی
و یلبس لمتی حکک الغراب
و آمل شعرة بیضاء تبدو
بدو البدر من خلل السحاب
وادعی الشیخ ممتلئا شبابا
کذی ظماء یعلل بالسراب
فیا هلکی هنا لک من مشیبی
و یا خجلی هنالک و اکتئابی
الایا خاضب الشیب المعنی
اعنی فی الشباب علی الخضاب
فکافور المشیب اجل عندی
و فی فودی من مسک الشباب
و این من الصباح ظلام لیل
و این من الرباب دجی ضباب
الام من یشتری منی شباباً
بشیب و اسوداد باشهباب .
(از معجم الادباء ج 19 ص 272) (از یتیمةالدهر ج 3 ص 230). و رجوع به هبةاﷲبن حسن علاف شود.
ترجمه مقاله