نیک آثار
لغتنامه دهخدا
نیک آثار. (ص مرکب ) آنکه اثرهای نیکو از وی ماند. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ) :
هزار سال بمان نیک بخت و نیک آثار
هزار سال بزی خوب رسم و خوب آیین .
|| خوش بخت . خوش طالع. (ناظم الاطباء).
هزار سال بمان نیک بخت و نیک آثار
هزار سال بزی خوب رسم و خوب آیین .
معزی (از آنندراج ).
|| خوش بخت . خوش طالع. (ناظم الاطباء).