نیکونیت
لغتنامه دهخدا
نیکونیت . [ نی ی َ / ی َ ] (ص مرکب ) خوش نیت . خوش قلب . نیک خواه :
از خداوند نظر چشم همی داشت جهان
به جهان داری نیکونیت و خوب سیر.
درخت بدنیت خوشیده شاخ است
شه نیکونیت را پی فراخ است .
از خداوند نظر چشم همی داشت جهان
به جهان داری نیکونیت و خوب سیر.
فرخی .
درخت بدنیت خوشیده شاخ است
شه نیکونیت را پی فراخ است .
نظامی .