نیکوصحبتلغتنامه دهخدانیکوصحبت . [ ص ُ ب َ ] (ص مرکب ) شیرین سخن . خوش مصاحبت . شیرین بیان : ذرع ؛ مرد نیکوصحبت . (از منتهی الارب ).