نیران
لغتنامه دهخدا
نیران . (اِخ ) انیران . جز ایران . خارج از ایران . (یادداشت مؤلف ). رجوع به انیران شود :
جهاندار همداستانی نکرد
از ایران و نیران برآورد گرد.
چو ایران و نیران به ما رام گشت
همه کام بهرام ناکام گشت .
به ایران و نیران و روم آگهی است
که شیروی بر تخت شاهنشهی است .
جهاندار همداستانی نکرد
از ایران و نیران برآورد گرد.
فردوسی .
چو ایران و نیران به ما رام گشت
همه کام بهرام ناکام گشت .
فردوسی .
به ایران و نیران و روم آگهی است
که شیروی بر تخت شاهنشهی است .
فردوسی .