نگارپرستیلغتنامه دهخدانگارپرستی . [ ن ِ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) عمل نگارپرست . صورت پرستی . بت پرستی : دلم نگارپرستی گرفت بر رخ دوست بود سزای پرستنده ٔ نگار آتش .سوزنی (از انجمن آرا).