ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

نوساخته

لغت‌نامه دهخدا

نوساخته . [ ن َ / نُو ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نوساخت . نوساز. جدیدالبناء. || نورسیده . تازه به دوران رسیده : علی چه کرده بود که بایست با وی چنین رود من روی کار بدیدم این قوم نوساخته نخواهند گذاشت که از پدریان یک تن بماند. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ