نوازش
لغتنامه دهخدا
نوازش . [ ن َ زِ ] (اِخ ) میرزا نوازش حسین خان لکهنوئی ، فرزند میرزا حسین علی خان ،متخلص به نوازش . از پارسی گویان هند است . او راست :
به شب وصل شکوه ها چه کنم
شب کوتاه و قصه بسیار است
اثر نسخه ٔ بتم بنگر
لرزه بر عضو عضو عطار است .
به شب وصل شکوه ها چه کنم
شب کوتاه و قصه بسیار است
اثر نسخه ٔ بتم بنگر
لرزه بر عضو عضو عطار است .
(از صبح گلشن ص 556).