ترجمه مقاله

نهامی

لغت‌نامه دهخدا

نهامی . [ ن َ می ی / ن ُ می ی / ن ِ می ی ] (ع ص ، اِ) حداد. (متن اللغة) (اقرب الموارد).آهنگر. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). نهام . رجوع به نهام شود. || نجار. (اقرب الموارد) (متن اللغة). درودگر. (منتهی الارب ). نهام . رجوع به نهام شود.
ترجمه مقاله