ترجمه مقاله

نفایس

لغت‌نامه دهخدا

نفایس . [ ن َ ی ِ ] (ع ص ، اِ) چیزهای نفیس و گرانمایه و گرانبها. (ناظم الاطباء). نفائس . رجوع به نفائس شود : و چون آفتاب روشن است که تو آمده ای تا نفایس ذخایر از ولایت ما ببری . (کلیله و دمنه ). در جوار این مسجد مدرسه ای بنا نهاد و آن را به نفایس کتب و غرایب تصانیف ائمه مشحون کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 422).
ترجمه مقاله