ترجمه مقاله

نسلان

لغت‌نامه دهخدا

نسلان . [ ن َ س َ ] (ع مص ) شتاب رفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد) (از اقرب الموارد). شتابیدن . (تاج المصادر بیهقی ). نَسْل .نَسَل . (المنجد) (از اقرب الموارد). || پوییدن گرگ . دویدن گرگ . (زوزنی ). || پویانیدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 99). || مرحوم دهخدا یادداشت فرموده است : «جائت المشاة الی رسول اﷲ (ص ) فشکوا الیه الاعیاء فقال علیکم بالنسلان ، ففعلوا فذهب عنهم الاعیاء. ثم قال لو استعنتم بالنسلان لخفت اجسامکم . (مکارم الاخلاق طبرسی ). ظاهراً معنی نسلان دویدن و تند رفتن و سرعت نیست ، برای اینکه پس از اعیاء و ماندگی سرعت چگونه سبب رفع اعیاء می شود؟ در حدیث دیگرآمده است : «قال (ص ) اذا اعیا احدکم فلیهرول ». شاید نسلان همین هروله باشد». (یادداشت مؤلف ). || جامه از کتف افتادن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله