ترجمه مقاله

نسا

لغت‌نامه دهخدا

نسا. [ ن ِ ] (اِ) به لغت زند و پازند، گوشت و استخوان مرده را گویند از آدمی و سایر حیوانات . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از انجمن آرا) (از جهانگیری ). و آن را به اضافه ٔ راء [ نسار ] نیز گفته اند. (آنندراج ). واین معنی از زند مرقوم شد. (جهانگیری ) :
میالای آن را به خون نسا
که تا از تو خشنود گردد خدا.

زراتشت بهرام (از جهانگیری ).


رجوع به نَسا و نسار شود.
ترجمه مقاله