ترجمه مقاله

نزاعة

لغت‌نامه دهخدا

نزاعة. [ ن َ ع َ ] (ع مص ) آرزومند گردیدن به سوی اهل خود و مشتاق شدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). نزاع . نزوع . رجوع به نزاع شود. || (اِمص ) خصومة. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (المنجد). خصومت در حقی : بینهم نزاعة؛ خصومة فی حق . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله