ترجمه مقاله

نحاس

لغت‌نامه دهخدا

نحاس . [ ن َح ْ حا] (اِخ ) ابوالمعالی اصفهانی . از شاعران و خطاطان عهد سلجوقی است . مدتی در دربار الب ارسلان و ملکشاه و برکیارق و سلطان محمد، شاهان سلجوقی خدمت کرد و سرانجام نزد المستظهرباﷲ عباسی رفت و به وزارت وی رسید، و به سال 509 یا 512 هَ . ق . درگذشت . از اشعار اوست :
هوا به طبع لطیف تو نسبتی دارد
از این سبب مدد جان خلق گشت هوا.
هواست دشمنی تو وز این شود به بهشت
هر آنکه نهی کند نفس خویش را ز هوا.
(از ریحانةالادب ج 5 ص 175 از پیدایش خط و خطاطان ). و نیز رجوع به ابوالمعالی (نحاس اصفهانی ) و هفت اقلیم (اقلیم چهارم ) و مجمعالفصحا ج 1 ص 78 و حواشی حدائق السحر ص 118 و دستورالوزراء ص 90 و المعجم ص 303 و لباب ج 2 ص 228 و الذریعه ج 9 ص 49 و تاریخ ادبیات صفا ج 2 ص 600 شود.
ترجمه مقاله