ترجمه مقاله

نتو

لغت‌نامه دهخدا

نتو. [ ن ُت ُوو ] (ع مص ) آماسیدن . (از منتهی الارب ). ورم کردن .(از اقرب الموارد) (از متن اللغة). برآماسیدن . (از ناظم الاطباء). نَتْو. (معجم متن اللغة). || بلند برآمدن . (از منتهی الارب ). || از جای خود بیرون آمدن چیزی و بلند گردیدن آن . (از ناظم الاطباء). || (اِمص ) برآمدگی : چهارستونی است از سنگ مدور و متساوی که در آن هیچ نتوی و فرجه ای و نقصانی و زیادتی نیست . (تاریخ قم ص 69).
ترجمه مقاله