ناپاک سرپنجه
لغتنامه دهخدا
ناپاک سرپنجه . [ س َ پ َ ج َ / ج ِ ] (ص مرکب ) ظالم . ستمکار. که دست تطاول به سوی دیگران دراز کند :
یکی پادشه زاده در گنجه بود
که دور از تو ناپاک سرپنجه بود.
یکی پادشه زاده در گنجه بود
که دور از تو ناپاک سرپنجه بود.
سعدی .