نامرمدلغتنامه دهخدانامرمد. [ م ُ م َ ] (ص مرکب ) که چشمش سالم و بی عیب است . که چشمش بی آفت است . مقابل مرمد و رمداء : مادح خورشید مداح خود است که دو چشمم سالم و نامرمد است .مولوی .