ترجمه مقاله

نادرگذار

لغت‌نامه دهخدا

نادرگذار. [ دَ گ ُ ] (نف مرکب ) درناگذرنده . عفونکننده . سخت گیر :
از سهم و ازسیاست نادرگذار تو
بر گرگ ژنده پوست بدرد سگ شبان .

سوزنی .


ترجمه مقاله