ناخدای یزدی
لغتنامه دهخدا
ناخدای یزدی . [ خ ُ ی ِ ی َ ] (اِخ ) احمد ناخدا از تاجران یزد بود و چون در کار تجارت ورشکست شد به شاعری پرداخت و مورد التفات امیر غیاث الدین فرمانروای بندر سورت قرار گرفت و به نوائی رسید و عزیمت سفر حج کرد و چون به مکه رسید درگذشت به سال 1083. (از تاریخ یزد آیتی ص 334). مؤلف ریحانة الادب و تاریخ یزد این رباعی را از او نقل کرده اند:
در دعوی ما چو غیر حق قاضی نیست
مستقبل حال ما کم از ماضی نیست
در چنگ قضا اگر فتد جا دارد
هر کس که به داده ٔ خدا راضی نیست .
شد وقت آنکه جامه ٔ جان را قبا کنم
بر رغم شیخ شهر گنه برملا کنم .
در دعوی ما چو غیر حق قاضی نیست
مستقبل حال ما کم از ماضی نیست
در چنگ قضا اگر فتد جا دارد
هر کس که به داده ٔ خدا راضی نیست .
#
شد وقت آنکه جامه ٔ جان را قبا کنم
بر رغم شیخ شهر گنه برملا کنم .