ترجمه مقاله

ناخداترس

لغت‌نامه دهخدا

ناخداترس . [ خ ُ ت َ ] (ص مرکب ) آن که از خدا نترسد. (آنندراج ). کسی که از خدا نمی ترسد. (ناظم الاطباء). غیرمتقی . ناپرهیزگار. که پرهیزگار و خدا ترس نیست :
ترسم از قهر ناخداترسان
زآن سبب در خدا گریخته ام .

خاقانی .


خدا ترس را سازگار است بخت
بود ناخداترس را کار سخت .

نظامی .


شه شنیدم که داشت دستوری
ناخداترس و از خدا دوری .

نظامی .


طلب کردم از پیش و پس چوب و سنگ
که ای ناخداترس بی نام و ننگ .

سعدی .


سیاهان براندند کشتی چو دود
که آن ناخدا ناخداترس بود.

سعدی .


ترجمه مقاله