ترجمه مقاله

میو

لغت‌نامه دهخدا

میو. [ وْ] (اِ) شَعر و موی . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء).به معنی موی باشد که عربان شعر خوانند. (برهان ) (آنندراج ). موی را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) :
دست تو شل به ، دو گوش تو کر
دو چشم تو بی نور و پرمیو به .

پوربهای جامی (از فرهنگ جهانگیری ).


ترجمه مقاله