ترجمه مقاله

میمون

لغت‌نامه دهخدا

میمون . [ م َ مو ] (اِخ ) ابن مهران الرقی ، مکنی به ابوایوب . فقیه و قاضی متولد به سال 37 هَ . ق . متوفی به سال 117 هَ . ق . وی یکی از ثقات حدیث است ، درکوفه نشو و نما یافت و در زمان عمربن عبدالعزیز منصب قضا یافت مردی کثیرالعبادة بود و نسبتش به رقة است که یکی از بلاد بین النهرین است . (از الاعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله