ترجمه مقاله

میداء

لغت‌نامه دهخدا

میداء. [ م َ ] (ع اِ) برابر. مقابل . (منتهی الارب ). مقابل و برابر؛ گویند هذا میداؤه ، این برابر آن است و هذا بمیدائه ، این در مقابل آن است . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ، ماده ٔ م ی د). مقابل ، گویند داره میداء داره ؛ ای حذاؤه . || پیشاپیش . (منتهی الارب ). || میداءالطریق ؛ دو کرانه ٔ راه و دوری آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) . دو جانب طریق و بعد آن . (از اقرب الموارد). || نهایت و پایان چیزی . (منتهی الارب ). مبلغ چیزی . (از اقرب الموارد). || قیاس چیزی . || غایت . میدی . (منتهی الارب ). رجوع به میدی شود.
ترجمه مقاله